جدیدترین نوشته ها
جدیدترین آثار
اجرا شده توسط: همیار وردپرس
طرحی آموزشی برای پرورش تفکر کودکان و نوجوانان بر محور کتابِ نوشته و کتاب سرشته
طراحی و نگارش: دکتر علیرضارحیمی
این طرح آموزشی و برنامه درسی مربوط به آن با همکاری خانمها سلیمه محفوظی و لیلا کربلایی حاجی تهیه و تدوین شده است
1
آن چه مربیان حقیقی را دلخوش میکند، آن است که ببینند کودکان و نوجوانان رشد میکنند، به بالندگی میرسند و شایسته و فرهیخته میشوند و… به راستی این مسیر، به چیزی جز مـــعنــا نیاز ندارد!.. فرمان، موتور و سوخت این حرکت، معنا است. همانی که مدتهاست در مراکز آموزشی و تربیتی ما گم شده است!
برای معناداری و معنادار زیستن، معنا باید توسط بچه ها کشف شود…
کودکانی که در مدرسه، پشت میزهای خود نشسته یا در خانه در برابر رسانه ها قرار گرفته اند و در انبوهی از اطلاعات -که به نظرشان به هم ریخته، بی هدف و بی ربط به زندگیشان است- غرق شده اند؛ حسی قوی از بی معنایی را تجربه می کنند!… این تجربۀ اندیشه سوز، شاید محرک جستجوی سر نخی باشد تا آنها را به طریقی راهنمایی کند؛ اما اغلب اوقات آنها را ناامید و سرگردان میکند و این اندوهی بزرگ و اسفی فراوان به دنبال دارد… و باید ترسید از آینده ای که پیش روی ما و فرزندانمان است… زیرا « بی معنایی ترسناک و خطرناک است!… » |
2
بچه ها، هر چند، خودشان، اهل کشف و ماجراجویی هستند اما به کمک بزرگترها نیازمندند. این کمک از طریق گفتگو با کودکان و نیز پرورش روح جستجوگری در آنها امکانپذیر میشود…
برای پرورش یافتن روح جستجوگری، کودک باید مجال اکتشاف داشته باشد و اکتشاف، نیازمند ماجراجویی و نوعی خطرکردن است… نیازمند حضور فعال در طبیعت و گشت و گذار در لابلای افکار و اندیشه هاست. نیازمند طبیعت است و نیازمند کتاب!
بزرگترها باید برای بچه ها چنین فرصتها و امکانی را فراهم آورند. فرصتهایی برای غافلگیری، امکانهای هیجان انگیز، معماهای وسوسه انگیز که موجب شگفتی شوند، همراه با روشنگریها و توضیحات جذاب… فرصتهایی برای پرورش قوای عقلانی… برای تفکر… برای ارتباط با طبیعت… ارتباط با اندیشه ها… برای غرقگی در معنا.
3
باور ما بر این است که ایجاد یا اغتنام این فرصتها، در همه جا و همه وقت ممکن است به شرط آن که در آن موقعیت یا وضعیت، عنصر تفکر و تأمل حاضر باشد!… بچه ها را باید به تفکر فرابخوانیم تا خودشان به سوی معنا حرکت کنند!
همچنین بر این باوریم که بهترین فرصت و امکان پیش روی ما برای تفکر و تأمل و حرکت به سوی معناداری حیات، ارتباط مستمر با دو چیز است: 1- کتابِ سرشته -محیط پیرامون، شامل محیط انسانی و طبیعت آفریده به دست دانایی و توانایی خدا- و 2- کتابِ نوشته -که حاصل اندیشۀ فرهیختگان است-
اولی فرصتی است برای خواندن کلماتی که جهان را به زیبایی آراسته و الهام بخشی برای اندیشیدن است و دومی فرصتی است برای تعامل با خلاقیت انسانها و حاصل تفکرات آنها.
اکنون، برآنیم تا امکان ایجاد پیوند میان این دو کتاب را در طرحی آموزشی برای رشد فرزندانمان فراهم آوریم تا فرصت و موقعیتی برای پرورش فکر آنها فراهم آید. طرح کتاب و رویش با این هدف ارائه میشود.
این، تعریفِ تربیت است که «چیستی»، «چرایی» و «چگونگی» آن را برای ما معین میکند. بدون داشتن تعبیری از تربیت و داشتن معنایی از آن در ذهن، اقدام/عمل تربیتی، تشخیص اقدام/عمل تربیتی، نقد و بررسی آن و حتی بحث و گفتگو در بارۀ آن ناممکن و بیهوده است. به عبارت دیگر، تا زمانی که معنای تربیت برای ما مشخص و واضح نباشد، نمیتوانیم عمل تربیتی را از غیر آن تشخیص دهیم؛ چه خودمان آن را انجام دهیم، چه شاهد، ناظر یا ناقد رفتار دیگران باشیم
تعبیر ما از تربیت: به تعبیر بسیار وسیع، تربیت شدن به معنای یادگیری نافع است و در تعبیری مبتنی بر فلسفۀ تربیتی اسلامی و مطابق با نظرية تربیت عقلانی بصيرتگرا Insight-Oriented Rational Education Theory، تربيت، عبارتست از هدايتِ رشدِ ابعادِ اساسيِ شخصيتِ آدمي از طريق پرورش قوۀ تعقل -كه دامنۀ عملكرد آن از حوزة ادراكات تا حوزة تحريكات گسترده است- و حاصل آن، ايجاد، حفظ و توسعه بصيرت است كه از طريق پرورش نظري توأم با پرورش عملي، امكانپذير ميگردد.
بصیرت چه از مسیر نظری حاصل شود چه از طریق عملی، در واقع آدمی زمانی به آن رسیده است که … اولا معرفتی در او حاصل شده باشد؛ ثانیا این معرفت در او توانایی تشخیص و تمییز خوب از بد/حق از باطل/درست از نادرست/زشت از زیبا/پسندیده از ناپسند را رشد دهد؛ ثالثا این معرفت معیاری برای قضاوت و داوری و انتخاب در اختیار او بگذارد به گونهای که او بتواند دست به گزینش و اتخاذ موضع بزند و این قضاوت و داوری در وی توان تصمیمگیری ایجاد کند.»
برای تربیت، سه هدف و آرمان اصلی -در قالب سه مرحله- در نظر میگیریم که جهت گیری تمام اقدامات تربیتی باید معطوف به آنها باشد:
در هر سه مرحلۀ تربیت عقلانی بصیرت گرا، تفکر و درس آموزی فعال(عبرت جویی)دارای نقش کلیدی است و طبیعت و کتاب دو فرصت و امکان اصلی به شمار می آید.
.طرح آموزشی کتاب و رویش بر مهارتهای زندگی فردی و ارتباطات اجتماعی و مهارتهای مثبت برای زندگی تاکید میکند اما بستر کسب این مهارتها، کتاب و زیست متعامل با آن – از طریق فعالیتهایی همچون کتابخوانی/کتابداری/کتابنویسی/و…- از سویی و طبیعت و تعامل سازنده با آن از سویی دیگر است. این تعامل با طبیعت و با کتاب، در محیطی اجتماعی و در قالب یادگیریهای ضمنی حاصل از تعامل مثبت با گروه همسالان و نیز با مربیان عملی میشود.
محورهای یادگیری ضمنی
برخی مهارتهای ضمنی مورد توجه در این برنامه درسی:
(اذعان، آگاهی از تفاوتها، حل اختلاف، مقابله، ایجاد همرأیی و اجماع، تصمیم گیری، آگاهی هیجانی، ارتباطات هیجانی، کنترل هیجانات، همدلی، همکاری و مفید بودن، دوست یابی، مثبت اندیشی، احترام و توجه، مسئوليت، خودآگاهی، خود-کنترلی، آگاهی اجتماعی، ارتباط اجتماعی، تعامل اجتماعی، حل مسئله اجتماعی)
برخی مفاهیم اساسی و موضوعاتی که به طور ضمنی در این برنامه به آنها پرداخته میشود:
برخی مفاهیم اساسی و موضوعاتی که در برنامه بطور خاص بحث میشود: چیزهای خاصی در بارۀ من، علاقه های ویژۀ من، ارزشهای من، معرفی من، بخاطر سپردن نام دوستان، آشنایی با یکدیگر، اشتراکات ما با دیگران، تعریف کردن از دیگران، تون صدا، حجم صدا، ارتباطات چشمی، بیان از طریق چهره، بیان از طریق حرکات بدن، فاصله میان فردی(حریم شخصی)، لمس کردن، طرز ایستادن، تفسیر زبان بدن، شناسایی هیجانات، پیوستن به گروه، ملاقات با افراد جدید، سؤال کردن، همکاری با هم، پیروی از قواعد، تصمیم گیری با یکدیگر، همبازی خوب بودن، تقویت هویت گروه، پذیرش تفاوتها، دوستان حقیقی، ابراز احساسات، شناسایی احساسات، بیان احساسات خود، همدلی، هیجانات درهم، گفتگوی با خود، برخورد با خشم با دیگران،…
شیوۀ کار در این برنامه، عبارتست از تاکید بر دو روش اساسی: کندوکاو (کاوِش، جستجوگری و پرسشگری) از یک سو و کنکاش (گفتگو، رایزنی و تعامل فکری) از سوی دیگر.
در هر دو این روش، که مبتنی بر دیدگاه سازنده گرایی Constructivism در تعلیم و تربیت است آن چه اصیل است پرسش است نه پاسخ. آن چه مهم است شروع یک فکر است نه پاسخی برای پایان دادن به آن. آن چه مهم است، فرایندهاست نه نتایج.
شیوه های تحقق یادگیری فعال |
ایجاد سؤال در ذهن و پرورش روح جستجوگری در مخاطب (فعالیت به گونهای باشد که یادگیرنده، با پرسشگری و جستجوگری فراخوانده شود) |
طرح سوال یا سؤالاتی برای پاسخ دهی توسط یادگیرنده (فعالیت حاوی سؤال یا سؤالاتی باشد که یادگیرنده را به تلاش برای پاسخگویی فرا بخواند) |
فرصت و امکانی برای کندوکاو و کشف (فعالیت یادگیری بگونهای باشد که حس جستجوگری را در یادگیرنده زنده کند و او را به استفاده از “روش علمی” فرابخواند) |
فرصت و امکانی برای کنکاش و بحث (فعالیت یادگیری گفتگو محور و مبتنی بر بحث گروهی باشد) |
فرصتی برای خلاقیت، نوسازی و بازسازی (فعالیت یادگیرنده به خلق یا بازسازی مفاهیم فرا بخواند) |
انتقادگری (فعالیت، یادگیرنده را به بررسی، نقد و داوری و اظهار نظر فرا بخواند) |
قالبهای اصلی فعالیتهای یادگیری |
کتاب خوانی |
قصه گویی/قصه خوانی/قصه سازی |
کتاب سازی (نویسندگی/ طراحی و تولید محتوا) |
کتاب داری(توسعه هدف مند و خلاقانه کتاب خوانی) |
بازي بدنی (فردی-گروهی) – بازی فکری (فردی –گروهی) |
گفتگو و بحث |
حضور در موقعيتهاي انساني(نظير گردش علمي و بازديد و تفريح دسته جمعي و حضور در مكانها, اجتماعات و مراسم خاص) |
ساخت و ساز |
طبیعت گردی |
معنای محتوا در این برنامه: در تلقی سنتی، محتوا همانی است كه به مربیان گزینش و سازماندهي ميگردد. در دیدگاهی کمی مدرنتر محتوای حاصل ممزوج شدن متن و قالب و اجراست و در واقع به آن چه در قاب تصویر به مخاطب عرضه میشود میتوان نام محتوا داد اما در نگاه سازنده گرا، تا اینجای ماجرا ما از طرف یاددهنده سخن گفتهایم حال آن که محتوای حقیقی همانی است که در ذهن مخاطب یعنی طرف یادگیرنده شکل میگیرد. پس ما همواره باید به آن چه میتواند در ذهن مخاطب کودک ما شکل بگیرد توجه داشته باشیم. اما بیتردید امکانات و دسترسیهای ما برای دریافت بازخوردها و برقراری ارتباط با طرف یادگیرنده بسیار محدود و بیش از هر چیز مبتنی بر حدس و گمان است.
به عنوان راه حل چنین مطرح میکنیم که 1- در طرف یادگیرنده ما از سویی باید به ویژگیهای مخاطب به لحاظ بدنی/شناختی/عاطفی/هیجانی/… همواره باید جدی داشته باشیم و از سویی دیگر، امکان دریافت هر نوع بازخوردی را از مخاطب بیش از پیش فراهم نموده و توسعه دهیم. 2- آن چه میتواند موجب تمایز این گروه برنامهساز شود توجه جدی به تمام عناصر مربوط به طرف یاددهنده یعنی تمامی عوامل معناساز و پیام ساز است. این توجه در مدیریت محتوایی برنامه به گونهای باید از برنامهریزی درسی آغاز شود و تا تدریس در کلاس درس، و تا تولید محتواهای سمعی، بصری و مکتوب توسعه یابد. به عبارت دیگر، تمامی آن چه نام برده شد و حتی محیط فیزیکی جزو عناصر تشکیل دهنده محتوا در طرف یاددهنده به شمار میآید.
معنای گزینش و سازماندهی محتوا در این برنامه: بنابراین، در این برنامه، محتوا همانی است که در ذهن یادگیرنده ساخته میشود و کاملا منحصربفرد و شخصی است اما آنچه در این برنامه محور تلاش برای یادگیری قرار میگیرد، فعالیت یادگیری است که توسط مربی و بر اساس برنامه درسی طراحی میشود و گزینش و سازماندهی محتوا در طراحی فعالیتهای یادگیری خلاصه میشود.
اصول حاکم بر گزینش و سازماندهی محتوا(طراحی فعالیت یادگیری): اصولی که برای گزینش و سازماندهی محتوا مطرح میشود در واقع ناظر به تصمیمات و اقدامات طرف یاددهنده – در این جا برنامه ساز- است اما بر اساس ویژگیهای طرف یادگیرنده -در این جا مخاطب کودک- شکل گرفته است.
هیچ سازمان آموزشی بدون ارزش سنجی عملکرد آموزشی خود نمیداند که در چه وضعیتی قرار دارد و در تحقق اهداف و رسالت اساسی خود تا چه میزانی به موفقیت دست یافته است. ارزیابی عملکرد یک سازمان آموزشی یا یک طرح آموزشی، امکان شناخت وضعیت آن را منطبق با واقعیتها در اختیار مدیران قرار میدهد و لازمة هر گونه تغییر و اصلاحی است.
ارزشسنجی امری ضروری است اما زمانی مفید و مؤثر است که بتواند تا حد امکان از واقعیتها بهره مند و نیز نشانگر آنها باشد، و این ممکن نیست جز با برخورداری از یک نگرش سیستمی و جامعنگر در ارزش سنجی. بر این اساس، بدون درک ماهیت تعلیم و تربیت و سازوارهای درونی نظامهای آموزشی بر اساس یک نگرش سیستمی، امکان درک واقعیتها، سنجش، ارزشگذاری و نهایتا ارائه پیشنهاد بر اساس دستآوردهای آن وجود ندارد. این نگرش سیستمیِ جامع الاطراف در بررسی اقدامات تربیتی، صرفا بر اساس یک دیدگاه و بینش خاص معنا مییابد؛ بنابراین بدون توجه به مبانی رفتارهای تربیتی، بررسی این اقدامات ارزشی ندارد و کاربست آنها مفید نیست بلکه تنها از طریق بررسی جامع تمامی مؤلفه ها و عوامل موثر بر یادگیری -با توجه به مسیر “از اندیشه تا عمل”- است که میتوان فرایند ارزش سنجی را مثمرثمر دانست.
بر این اساس، در طرح آموزشی حاضر، بخش عمدهای به ارزش سنجی عملکرد آموزشی خود طرح -بر اساس شاخصها و سنجه های تدوین شده- میپردازد تا وضعیت موجود و عملکرد(حاصل اقدامات عملی انجام شده) آموزشی طرح مذکور را در مقایسه با وضعیت مطلوب مورد توجه قرار دهد. این اقدام با استفاده از سنجهها و شاخصهایی انجام میشود که از/براساس مؤلفه های آموزشی این طرح برآمده و حاصل شدهاند و تمامی فعالیتهای آموزشی طرح را شامل میشود؛ زیرا بر مبنای دیدگاهی شکل گرفته است که مطابق آن، یک طرح آموزشی باید دارای نظام و سازمانی منسجم و یکپارچه باشد که تعیین کننده تمامی مسائل خرد و کلان آن بوده و تمام اجزاء و عناصر آن به طور هماهنگ و یکپارچه برای تحقق اهداف و رسالت اصلی آن فعالیت کنند.
با هدف پرورش مهارتهای مثبت زندگی از طریق تعامل فعال با «کتابِ نوشته»(اجرای یک پروژه با محوریت کتاب و کتابخوانی)
انس با کتاب / آشنایی و خرید کتاب های مفید/ توانایی نقد کتاب و گفتگو / نویسندگی و کتاب نویسی /راه اندازی کتابخانه ی شخصی / امانت داری / سواد مالی و کسب درآمد از طریق کتابخانه ی شخصی/ گفتگوهای خانوادگی حول محور کتاب / فیلم همچون یک کتاب/ طبیعت همچون یک کتاب / خود همچون یک کتاب خواندنی/ هستی یک کتاب خواندنی / قرآن کتابی برای زندگی و…
با هدف پرورش مهارتهای مثبت زندگی از طریق تعامل فعال با «کتابِ سرشته»(اجرای یک پروژه با محوریت ارتباط و تعامل سازنده با طبیعت)
پرورش تفکر از طریق نگارش خلاق(اجرای یک پروژه با محوریت مهارتهای خواندن و نوشتن
با هدف پرورش تفکر از طریق نگارش خلاق (اجرای یک پروژه برای پرورش مهارتهای تفکر با محوریت نگارش)
با هدف پرورش مهارت شناخت فرزند و تعامل مثبت با او (اجرای یک پروژه آموزشی برای پرورش مهارتهای فرزند شناسی و فرزندپروری)
طرح کتاب و رویش در تابستان 1401 در تهران، با همکاری «خانه همدلی رویش» بصورت آزمایشی به اجرا در آمد و خوشبختانه نتایج خوب و پرباری را به همراه داشت.
مستند کوتاه طرح کتاب و رویش را از اینجا ببنید(لینک زیر)
5 دیدگاه
عالی… عالی،.. عالی
آقای دکتر رحیمی
مثل همیشه بهترینید استاد عزیز
سوال من این است که آیا سازمانهای عریض و طویل ، کارشناسان پر افاده و اساتید اسم و رسم دار اراده و اصلا توان ارائه چنین برنامه های آموزشی منسجم و مرتبی را دارند؟
چرا باید چنین طرحهای بی نظیری حمایت نشود و امثال استاد مجبور باشند آنها را در سایز کوچک و در قالب فعالیتهای مردمی اجرا کنند؟
معاون پرورشی وزیر آموزش و پرورش قابلیت فهم و درک چنین برنامه هایی را دارد؟ اصلا سراغی از چنین طرحهایی گرفته است؟
واقعا چه باید گفت؟!
این یک طرح آموزشی فوق العاده است
اولا بر اساس پروزه های مختلف است
دوم همه بچه و والدینش را آموزش میدهد
سوم هم آموزش مجازی دارد هم حضوری
چهارم آموزش حضوری اش در فضای طبیعی است
پنجم استادهای بزرگی طراح و معلم دوره هستند
ششم یک برنامه فوق برنامه که این همه روی آن فکر شده و طرح آموزشی دارد و … تقریبا نایاب است😀
بقیه اش رو دیگران شاید بتونن بگن😁
بنظر من هم طرح عالیه
فقط یک سوال، چرا این طرح در آموزش و پرورش یا در مراکز فرهنگی اجرا نمیشود؟
استاد بزرگوارم جناب دکتر رحیمی واقعا عالیه از مطالعه این طرح هوشمندانه بسیار لذت بردم و فکر میکنم کسانیکه شرکت میکنند حظی وافر از این فرصت طلایی خواهند برد امیدوارم شاهد چنین پروژه های سازنده و متفاوت در سطح کلان تر باشیم