جدیدترین نوشته ها
جدیدترین آثار
اجرا شده توسط: همیار وردپرس
از اندیشه تربیتی تا عمل: به سوی تحقق حیات معنوی
آنچه مربیان حقیقی را دلخوش میکند، آن است که ببینند کودکان رشد میکنند، به بالندگی میرسند و شایسته و فرهیخته میشوند و… به راستی این مسیر، به چیزی جز “معنا” نیاز ندارد!.. فرمان، موتور و سوخت این حرکت، همان”معنا” است. همانی که مدتهاست در مدرسه های ما گم شده است!
بارها گفته و نوشته ام که « بیمعنایی ترسناک است!… »
کودکانی که در مدرسه، پشت میزهای خود نشسته و در انبوهی از اطلاعات -که به نظرشان به هم ریخته، بی هدف و بی ربط به زندگیشان است- غرق شده اند؛ حسی قوی از بی معنا بودن را تجربه می کنند!… این تجربۀ اندیشه سوز، شاید محرک جستجوی سر نخی باشد تا آنها را به طریقی راهنمایی کند؛ اما اغلب اوقات آنها را ناامید و سرگردان میکند و این اندوهی بزرگ و اسفی فراوان به دنبال دارد… و باید ترسید از آینده ای که پیش روی ما و فرزندانمان است!
برای معناداری و معنادار زیستن باید، “معنا” کشف شود… بچه ها، هر چند، خودشان، اهل کشف و ماجراجویی هستند اما به کمک بزرگترها نیازمندند. این کمک از طریق “گفتگو با کودکان” و “پرورش روح جستجوگری در آنها” امکان پذیر میشود… برای پرورش یافتن روح جستجوگری، کودک باید مجال اکتشاف داشته باشد و اکتشاف، نیازمند “ماجراجویی” و نوعی خطرکردن است… بزرگترها باید برای بچه ها چنین فرصتها و امکانی را فراهم آورند. فرصتهایی برای غافلگیری، امکانهای هیجان انگیز، معماهای وسوسه انگیز که موجب شگفتی شوند، همراه با روشنگریها و توضیحات جذاب… فرصتهایی برای پرورش قوای عقلانی… برای کسب بصیرت!
اما سؤال این است که فرصتهای مذکور، چه نوع فرصتهایی هستند؟ چه ویژگیها و مشخصاتی دارند؟ اگر قابل خلق هستند و می توان آنها را ایجاد کرد، اساسا چگونه خلق می شوند؟ و اگر موجودند و ممکن است در لابلای فرصتهای پیش آمده در زندگی دیده شوند، چگونه غنیمت شمرده می شوند؟
من بر این باورم که ایجاد یا اغتنام این فرصتها، در همه جا و همه وقت ممکن است به شرط آن که در آن موقعیت یا وضعیت، عنصر “تفکر” و “تأمل” حاضر باشد!.. بچه ها را باید به تفکر فرابخوانیم تا خودشان به سوی “معنا” حرکت کنند!
گذر از اندیشه به عمل از طریق عبور از سه گام اساسی
نگارنده بر این باور است که برای حل مشکلات نظام تربیتی فعلی، نیازمند گذر از اندیشه به عمل از طریق عبور از سه گام اساسی هستیم.
اما خاستگاه و منشا این باور چیست؟
در پاسخ باید گفت؛ تجربه سی و دوسال فعالیت آموزشی و تربیتی راقم این سطور(از 1365 تاکنون) به عنوان معلم، برنامه ریز درسی، مؤلف کتابهای درسی و نیز محقق مراکز تحقیقاتی و مدرس مراکز دانشگاهی و تربیت معلم از سویی و تلاش فکری و تأمل و تعمق در مبانی فکری و نیز مشاهده عمیق واقعیتهای نظام آموزشی، خمیر مایۀ اصلی ارائه این ایده را تشکیل داده است. نگارنده، از 1375 تاکنون، در کنار تدریس در مدارس، در محیطهای دانشگاهی نیز مشغول به تدریس بوده و همواره به تربیت معلمان و آموزش مربیان پرداخته است؛ همچنین، از 1377 تا 1385 به کار تدوین برنامه های درسی و تالیف کتب درسی و آموزش معلمان (به خصوص در دوره ابتدایی و برای تعلیم و تربیت دینی) مشغول بوده است. آن ایام، ضرورتها، بيش از پيش، متخصصان تعلیم و تربيت را برآن داشته بود تا دست به كار تهية برنامههاي آموزشي نوين گردند. در آن سالها، در اين زمينه تلاشهاي فراواني در ايران و در سطح کشورهاي اسلامي[1] صورت میگرفت و راقم اين سطور به عنوان عضوي از اين حرکت، فرصت اين را داشت كه در تمامي مراحل -از مطالعههاي اوليه تا برنامهريزي درسي و سپس تأليف کتب درسي- در اين فعاليتها حضوري مستمر داشته باشد. تهية برنامة درسي و نيز بستههاي آموزشي با عنوان هديههايآسمان(در دوره نخست شکل گیری آن طی سالهای 1376تا1384) اولين محصول اين اقدامها به شمار میآید. -متاسفانه این برنامه درسی و بسته های آموزشی مرتبط با آن بعدها توسط افراد ناآشنا با مبانی و جزییات این برنامه درسی، دستخوش تغییرات نامناسب و غیراصولی شد و آنچه اکنون با نام هدیه های آسمان در دست کودکان و معلمان آنهاست، به طور کلی با آن چه در ابتدا توسط بنیان گذاران این برنامه عرضه شد، متفاوت است!- از آن پس در کنار تدریس و تحقیق، تمام تلاش نگارنده مصروف مطالعات علمی و کسب آگاهی از طریق مشاهده دقیق وضعیت خرد و کلان آموزش و پرورش کشور برای دستیابی به الگویی برای “تحول در نظام آموزشی” گردیده است که در ابتدا در قالب ارائۀ “نظریه تربیت عقلانی بصیرتگرا” و سپس در قالب ارائه “منشور نیازهای کودکان و نوجوانان(فکرپروری با هدف تربیت بصیرت گرا)” و سپس “الگوی آموزشِ فکرپرور، بر اساس شیوۀ کندوکاو” صورت بندی و عرضه شده است…
و اکنون، حاصل این اندیشیدن و تلاش عملی عبارتست از ارائه یک سه گانۀ مفهومی و طرح عملی و اجرایی آن در سه گام:
گام1: بصیرت؛ چونان هدف تربیت(ابتناء نظام تربیتی بر نظریۀ تربیت عقلانی بصیرتگرا)
گام2: فــکرپروری-جان پروری؛ چونان نیاز اساسی و روش اساسی تربیت
گام3: کندوکاو؛ چونان شیوه اساسی آموزش (شیوۀ عملی آموزشِ مبتنی بر فـــکرپروری بصیرت گرا) این نوشتار کوتاه، ضمن اشاره به این ایده که مسیرتحول نظام تربیتی کنونی، گذر از اندیشه به عمل از طریق عبور از گامهای سه گانه “بصیرتگرایی”، “فکرپروری-جان پروری” و “کندوکاو” است؛ به اختصار، به معرفی این سه گام میپردازد.
مديريت آموزش در سازمان آيسسکو به عنوان متولي اين امر در بين کشورهاي اسلامي عضو, هر ساله کارگاهها و کنفرانسهاي آموزشي بسياري را در کشورهاي اسلامي برگزار ميکند و بويژه در بارة موضوع تعليموتربيت اسلامي و برنامهريزي درسي در اين حوزه فعاليت ميکند. نگارنده شخصا در يک کنفرانس و دو کارگاه منطقهاي اين سازمان حضور داشته و به نظر ميرسد اين گونه فعاليتها تأثير بسزايي در تحول و توسعة تربيت اسلامي داشته است.
یک دیدگاه
استاد عزیز آنچه میفرمایید برآمده از دانشی سرشار و تجربیاتی گرانبار است.
کاش مدیران آموزش و پرورش کشور این حرفها را بفهمند و به اهمیت آن توجه کنند و از آن بهره بگیرند.