جدیدترین نوشته ها
جدیدترین آثار
اجرا شده توسط: همیار وردپرس
ما آدمیان، نه تنها دارو، که حتی دردهای نهانمان را نمیشناسیم!
در برابر عظمت جهان پیرامون، گاه متحیر میشویم اما به جهان درونمان، که بس با عظمتتر و برتر است(عالَم اکبر) بیتوجهیم!
اسفا که خود را حقیر میپنداریم حال آنکه…
دَوَاؤُکَ فِیکَ وَ مَا تَشْعُرُ وَ دَاؤُکَ مِنْکَ وَ مَا تَنْظُرُ
وَ تَحْسَبُ (تزعم) اَنَّکَ جِرْمٌ صَغِیرٌ وَ فِیکَ انْطَوَی الْعَالَمُ الْاَکْبَرُ
وَ اَنْتَ الْکِتَابُ الْمُبِینُ الَّذِی بِاَحْرُفِهِ یَظْهَرُ الْمُضْمَر[1]
ای انسان، داروی تو در درونت وجود دارد در حالیکه تو نمیدانی و دردت هم از خودت است اما نمیبینی!
آیا گمان میکنی که تو موجود کوچکی هستی در حالیکه دنیای بزرگی در تو نهفته است؟!
ای انسان، تو کتاب روشنی هستی که با تک تک حرفهایش هر آنچه پنهان است آشکار میشود!
آری، تصویر ذهنی ما از جهانی بزرگتر از جهان پیرامونمان(حقیقت وجودی انسان) اغلب درگیر مغالطۀ کُنهووجه است!… همان مغالطهای که در داستان معروف مولانا، کسانی که جسم فیل را در تاریکی لمس کرده بودند، به ورطۀ آن فروغلتیدند!
پیل اندر خانۀ تاریک بود عرضه را آورده بودندش هنود
از برای دیدنش مردم بسی اندر آن ظلمت همیشد هر کسی
دیدنش با چشم چون ممکن نبود اندر آن تاریکیش کف میبسود
آن یکی را کف به خرطوم اوفتاد گفت همچون ناودانست این نهاد
آن یکی را دست بر گوشش رسید آن برو چون بادبیزن شد پدید
آن یکی را کف چو بر پایش بسود گفت شکل پیل دیدم چون عمود
آن یکی بر پشت او بنهاد دست گفت خود این پیل چون تختی بدست
همچنین هر یک به جزوی که رسید فهم آن میکرد هر جا میشنید
بر همین سیاق است که هنوز هم عدهای حقیقت انسان را به حیوانی پیشرفته و برخی دیگر به موجودی صرفاً مادی تقلیل دادهاند!
و بهراستی چه کس یا کسانی، این موجود بینظیر را -که علی(ع) او را عالَماکبر نامیده است- بهصورت تام و تمام درک نمودهاند؛ جز شاگردان مکتب وحی؟!
آیات قرآن و روایات را بنگرید… انسانگرایانهترین، والاتر، اصیلترین و زیباترین تصویر را انسان ارائه میدهند: موجودی همانند و همتا با پروردگار بیهمتا… که تنها تمایزش با آفریدگار و پروردگارش، مخلوق و متربّی بودن اوست!
آری این است تصویر آفریدهای که علی(ع) او را عالَماکبر نام نهاده است…
انسان که او به حکم فطرتش از قوۀ تمیز نیک و بد برخوردار است؛[9]
انسان، موجودی که دارندۀ بزرگترین ظرفیتی است که یک مخلوق ممکن است داشته باشد؛[10]
آری، قرآن و روایات، تصویری از آدمی ارائه میدهند که در آن، خلقت همۀ جهان، بر مبنای وجود نوریِ انسانهای کاملی صورت گرفته است که نور وجودشان، نخستین آفریدگان خداوند سبحان است… انواری که همۀ آفرینش -از عرش و ملائکه و آسمانها و زمین و خورشید و ماه و ستارگان و…- بر مبنای وجود آنها معنا یافته است.[13]
این همه عظمت و زیبایی حیرتانگیز نیست؟!
… جِرمی کوچک که همۀ عوالم وجود در آن پنهان است؛ موجودی مافوق تصور که هر اندیشمندی را به تفکر وا میدارد؛ «موجودی ناشناخته» – به تعبیر آلکیس کارل- که برساخته از دو بعد اساسی(جسم و روح) است؛ ابعادی که درک آنها کاری سترگ و حتی نشدنی است!
انسان در یک نگاه ساده بینانه ممکن است خود را تنها صاحب یک جسم مادی و خاکی بداند؛ اما در درون همین جسم کوچک، انبوهی از معجزات و آیات الهی نهفته است که از او تصویری کوچک شده از عالَمی را نشان میدهد که تمام بزرگیهای این جهان -از مرکب و بسیط، مجرد و مادی- را در خود جای داده است.
پس برای شناخت او، باید گوش جان به سخن وحی بسپاریم تا بدانیم او خلیفة خدا و حامل علم و قدرت و همۀ صفات جلال و جمال اوست و اینها را همه، پروردگارش به او عطا کرده و ملائک را فرمانبردار او نموده تا جایی که حتی در اجرای فرمانش بر یکدیگر سبقت گیرند!
آری… انسان موجودی است که به اذن پرورگارش اشیاء را خلق میکند، یا از حالتی به حالتی دیگر تغییر میدهد؛ اراده خداوند متعال را در پرورش موجودات هستی میفهمد و طبق آن عمل میکند[14] حتی ارادۀ او ارادۀ خدا و ارادۀ خدا ارادۀ او است.[15]
او در زمین تغییردهندۀ نفوس(مُغیّر النفوس) است و در زمانیکه جهان شب تاریک خود را پشت سر گذارد و روز موعود فرا رسد و عقول انسانها با هدایت او به کمال رسد در رجعتی زیبا، دیگر بار سرسلسله هدایت را بهدست گرفته و همۀ خلایق -از جنّ و انس- را به کمال میرساند.
او در عوالم ملکوت، مربی عاقلان و دانایان(نفوس ذیالعقول) است، (همبسته)حبیب خدا و همسخن(کلیم) اوست و حتی در قلۀ معرفت ذات اقدس اله و گفتگوی با پروردگارش از فاصلۀ دوقوس() به او نزدیکتر میشود تا آنجا که جبرئیل امین را پشت سر میگذارد!
آری او (انسان) بزرگتر از اندیشهها و فراتر از رمزورازهای پنهانی است که جز آفریدگارش کسی را یارای شناسایی همچون اویی نیست.
آری قلۀ وجودی او محمّد(ص) و علی(ع) است اما این کوه مرتفع و نستوه، از دامنههایی مملّو از سبزهزارها و باغها و بستانهای طربانگیز نیز برخوردار است.
و اکنون این کتاب، در تلاش برای شناخت برخی از رمزورازهای وجودی چنین موجودی است… نه بر مبنای دانش اندک نگارندگان خود، بلکه بر اساس فهم آنان از آنچه از سخن وحی و معلمان معصوم آموخته و دریافتهاند.
صالح و طالِح مَتاعِ خویش نمودند… تا که قبول افتد و که در نظر آید
[1] میبدی، حسین بن معین الدین، دیوان امیر المؤمنین، ص۱۷۵، محقق، مصحح، زمانی، مصطفی، قم، دار نداء الاسلام للنشر، چاپ اول، ۱۴۱۱ق
[2] انعام/165 و بقره/30
[3] طه/121
[4][4] دهر/3
[5] احزاب/72
[6] اسراء/70
[7] بقره/29
[8] سجده/7-9
[9] شمس/8
[10] بقره/31-33
[11] «فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ»(مؤمنون/14)
[12] «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ.» (تین/4)
[13] « اوّل ما خلق اللّه عقلى»، «أوّل ما خلق اللّه نورى» (در اين مصادر: الرواشح السماويه، ص۳۵؛ بحارالأنوار، ج۱، ص۹۷، روايت۷، به نقل از عوالى اللّئالي؛ معتقدالإمامية، ص۷۶؛ علم اليقين ص۶۰۸ أوّل ما خلق اللّه روحي: تفسير القرآن الكريم، ج۴، ص۱۳۳؛ شرح اصول كافي، ص۱۷؛ علم اليقين، ص۱۵۵، قرةالعيون، ص۳۶۲ أوّل ما خلق اللّه عقلي: گوهرمراد، ج۱،ص۱۱۷( و «اوّل ما خلق اللّه نور نبيّك يا جابر»(بحارالأنوار: ج۱۵، ص۲۴، روايت ۴۳ بحارالأنوار: ج۲۵، ص۲۱، روايت ۳۷ بحارالأنوار: ج۵۷: ص۱۷۰، روايت ۱۱۶)
[14] وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا(انسان/30)
[15] علی(ع) از پیامبر اكرم(ص) نقل کرده و فرمودند: «انَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ لَیَغضِبُ لِغَضِبِ فاطِمَه وَ یَرضی لِرِضاها» خداوند عزوجل به خاطر خشم فاطمه، خشمگین؛ و برای خشنودی و رضایت فاطمه راضی میشود. (کنزالعمال ج12/ ص111.)